دیکشنری
داستان آبیدیک
پر زحمت
english
1
general
::
difficult, arduous, troublesome
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پر چین کردن
پر حرارت
پر حرف
پر حرفی کردن
پر حیله
پر خور
پر خوری
پر دادن
پر درخت
پر دود
پر رنگ
پر رو
پر ریختن
پر ریز
پر زبر
پر زحمت
پر زدن
پر زور
پر زور کردن
پر ستاره
پر سر و صدا
پر سرعت
پر سرگذشت
پر سروصدا
پر شدن
پر صدا
پر صدایی
پر ضربان
پر طمطراق
پر طمطراقی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید